فرش ماشینی ۱۲۰۰ شانه از معروفترین فرشهای ماشینی است ، این فرش با توجه به ظرافت و لطافتی که دارد بسیار مورد توجه خریداران فرش است. در حال حاضر فرشهای ماشینی که تولید میشوند در طرحها و رنگهای مختلف و در تراکم و شانههای متفاوتی در بازار موجود هستند و کسانی که قصد خرید فرش ماشینی را دارند با توجه به نیاز و سلیقه خود میتوانند فرش مورد نظر را انتخاب کنند. فرش ماشینی ۱۲۰۰ شانه در بین فرشهای ماشینی به سبب داشتن زیبایی چشم نواز و شبیه بودن به فرشهای دستباف از استقبال مناسبی برخوردار است.
فرشهای ماشینی را از لحاظ شانه و تراکم به فرشهای ۵۰۰ ، ۷۰۰ ، ۱۰۰۰ ، ۱۲۰۰ و ۱۵۰۰ شانه دسته بندی میکنند. در ابتدا لازم است که تعریفی از شانه و تراکم ارائه شود. شانه در اصطلاحات فرش ماشینی به گرههایی گفته میشود که در یک متر عرض فرش ماشینی به وسیله دستگاه بافنده بوجود آورده میشود. تراکم نیز در اصطلاح به تعداد گره هایی که در یک متر طول فرش ماشینی وجود دارد گفته میشود. در زمانهای گذشته اصطلاحاتی مانند شانه و تراکم وجود نداشتند چراکه بیشتر فرشها به صورت ۳۲۰ شانه بافته میشدند و تقسیمبندی فرشها نیز بر اساس طرح ، برند و رنگ انجام میپذیرفت اما در حال حاضر معیار تقسیم و دسته بندی فرشها بر اساس تراکم و شانه است.
زمانی که گفته میشود فرش ۱۲۰۰ شانه است و تراکم آن نیز ۳۶۰۰ میباشد بدین معنی است که در ۱ متر از عرض فرش ۱۲۰۰ گره وجود دارد و در یک متر از طول فرش نیز شاهد حضور ۳۶۰۰ گره هستیم به همین جهت باید از الیافی استفاده شود که نازک و ظریف باشند.
ارتفاع خاب فرش نیز از جمله مواردی است که به صورت مستقیم به شانه و تراکم فرش بستگی دارد. به طور کلی هرچقدر تعداد شانه و تراکم فرش بیشتر شود از ارتفاع خاب فرش نیز کاسته خواهد شد. در فرشهای ۱۲۰۰ شانه به طور معمول ارتفاع خاب فرش ۸ میلی متر میباشد و کم بودن خاب فرش هم بدین معنی است که ضخامت فرش کمتر است درنتیجه فرش وزن کمتری خواهد داشت.
از مهمترین محاسن فرش ۱۲۰۰ شانه میتوان به موارد ذیل اشاره کرد :
هر چند فرش ماشینی ۱۲۰۰ شانه از مزایای زیادی برخوردار است و میتواند یک انتخاب ایده آل باشد ولی ۲ مورد ذیل تنها معایب این فرش محسوب میشود :
یکی از مهم ترین مشکلات برخی دانشجویان سرعت در نوشتن و بالاخص فهم مطلب همراه با نگارش آن است و این رویه یکی از مهمترین روشهای دانشگاههای کنونی ما بشمار می رود. در اینجا باید پرسید آیا دانشگاه و دانشجو میتواند صرفا با جزوه و جزوهنویسی به تعالی علمی برسد؟
نسبتا مشهود است که متاسفانه امروزه جزوه نویسی جز لاینفک مراکز علمی و آموزشی ما شده و در همین حال اگر دانشجویی جزوه ای ننویسد در حقیقت از کلاس درس جا خواهد ماند.
برای فهم بیشتر مساله جزوه نویسی نخست باید فهمی اجمالی از کاری به نام جزوه نویسی داشته باشیم و بپرسیم جزوه چیست و جزوه نویس در نوشته هایش دقیقا مشغول به چه کاری است؟ و سپس بهتر است به روشی بر محوریت دیالوگ اشاره و آن را راه گشا و جایگزین مناسبی بجای روش جزوه نویسی دانست.
جزوه نویسی؛ خوانش مطلق اساتید از متن
اغلب آنچه ما بعنوان جزوه می بینیم و می نویسیم و بهتر است بگوییم غالب آنچه امروزه در دانشگاه هایمان مرتکبش می شویم به معنای نوشتن اجمالی از درس و بحثی است که استاد گزیده کرده و خوانده و اکنون در سر کلاس می گوید و دانشجویان هم گفته های اساتید را بر روی نوار خام کاغذشان، ضبط می کنند و می نویسند و این دور ترم ها و سالها طول می کشد.
اما این گفتن و نوشتن بیش از اینکه گریبان دانشجویان رشته های فنی مهندسی و علوم پایه و همچنین رشته های تجربی را بگیرد گریبانگیر رشته های علوم انسانی شده که بیش از دیگر رشته ها نیاز به دیالوگ و بحث دارد و معانی در شاخه های مختلف علوم انسانی، مانند ریاضیات و تجربیات از قوام و اطلاق بیشتری برخوردار نیستند و شاهد نسبیت بیشتری در رشته های انسانی هستیم.
باید از اساتید دانشگاه هایمان و بالاخص اساتید محترم در حوزه علوم انسانی که روش جزوه نویسی را متد اصلی کار خود قرار داده اند پرسید: چرا به رغم اینکه می دانید اساسا علوم انسانی (به معنای تخصصی آن) از «دیالوگ» های برجای مانده سقراط و بزرگان آتن (در دوره آثار افلاطون) بوجود آمده و در واقع مدون شده؛ باز هم روش اصلی تان در تدریس، جزوه نویسی است؟ آیا جزوه نویسی به این معنا نیست که من معتقد به این گزیده ای هستم که برای شما دانشجویان می گویم و شما نیز لاجرم باید همین گزیده های من را بفهمید و این نظر را بنویسید؟
آیا بهتر و عقلانی نیست که منابعی دقیق و راه گشا برای اندیشیدن حول محور موضوع؛ انتخاب کرده و دانشجویان را پس از مطالعه، در کلاس به دیالوگ و چالش فکری سوق دهید؟ یکی از این منابع دقیق و راه گشا بخش دانلود جزوه سایت enproject است.
«فبک» فلسفه برای کودکان و نوجوانان
در اواخر سالهای ۱۹۶۰، وقتی متیو لیپمن در دانشگاه کلمبیا واقع در نیویورک در رشته فلسفه مشغول تدریس بود، متوجه شد که دانشجویانش فاقد قدرت استدلال و قضاوت هستند. او به این نتیجه رسید که برای تقویت قدرت تفکر این دانشجویان دیگر بسیار دیر شده است و قدرت استدلال باید از همان کودکی تقویت شود. (ویکی پدیا)
لیپمن مدون رشته مهم فلسفه برای کودکان و نوجوانان است که در سال های اخیر این رشته با عنوان «فبک»، در کشورمان با قدرت در حال فعالیت است.
توجه به فلسفه برای کودکان و نوجوانان نشان میدهد نه تنها روش جزوه نویسی و جزوه نویس کردن دانشجویان ما از اساس کاری نادرست و منفعلانه ای است و دانشجو با این روش بجای جوشش فکری و حصول پرسش هایی عمیق صرفا سطحی از فهم که استاد می گوید را می نویسند و به معانی ظاهری و کلمات نوشته شده دست مییابد.
ثانیا این روش در سنین بالا که فرد انفعال سال های کودکی اش را بیشتر در درونش به همراه دارد و دیگر نای شنیدن و دیالوگ ندارد مانند خواندن و یاد دادن شعری به یک طوطی می ماند که اگر هم آن زبان بسته مطلبی یاد بگیرد حفظی طوطی وار خواهد بود.
فلسفه برای کودکان و نوجوانان اساسا کودکان را از سنین ابتدایی شکل گیری شاکله اندیشیدنشان، به دیالوگ و بحث و استدلال سوق می دهد و لذا برای اصلاح وضعیت جزوه نویسی دانشجویان و حافظه ی کوتاه مدت و فرارشان لازم است از سنین کودکی مسیر گفتگو و فلسفیدن را به کودکان امروز و دانشجویان فردا بیاموزیم و در واقع امروز بکاریم و فردا آماده محصولی خوشحال کننده باشیم.